جدول جو
جدول جو

معنی گل گز - جستجوی لغت در جدول جو

گل گز
(گُ گَ)
رنگی است سرخ مایل به اندک کبودی که آنرا در عرف، عباسی نامند و آن رنگی است که مشابه به گل گز باشد. (آنندراج) (انجمن آرا) :
چتر گر گل گز و گلگون چو رز
چوب وی اکسون فلک کرده گز.
خسرو دهلوی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گُگُ)
دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع در 17هزارگزی باختر کوهدشت و17هزارگزی باختر راه شوسۀ خرم آباد به کوهدشت. هوای آن معتدل و دارای 180 تن سکنه است. آب آن از چشمه هاو محصول آن غلات، انگور، انار و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان سیاه چادربافی است. راه اتومبیل رو دارد و ساکنان از طایفۀ گراوند و چادرنشین هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(گِ گَ)
طیان. (مهذب الاسماء). بنا. راز. گلگیر. گلکار:
همان گل گران را ز نو بار داد
همان خانه ها کرد و خوشه نهاد.
شمسی (یوسف و زلیخا).
چو بر گل گران بدره ها بخش کرد
همه رنگ رخسارشان رخش کرد.
شمسی (یوسف و زلیخا).
مرد سقا و گل گر و حمال
هر سه وان را دلیل دان بر مال.
سنایی.
کز خاک گور خانه ما خشتها کنند
وآن خاک و خشت دستکش گل گران شود.
سعدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از گل گر
تصویر گل گر
گلکار: مرد سقا و گلگر حمال هر سه آن را دلیل دان بر مال. (حدیقه)
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی حشره از رده ی مورچگان با اندام باریک و دراز و نیش دردآور
فرهنگ گویش مازندرانی
گلایه
فرهنگ گویش مازندرانی